شو لباس و بدحجابی در فرهنگسراها و پارک های تهران+تصاویر
شهرداری تهران با کدام مجوز و براساس کدام شرح وظیفه، محیطی اینچنینی را فراهم کرده است تا بدون هر گونه ضابطه و به شکلی مختلط زن و مرد، دختر و پسر، محرم و نامحرم در یک محل و با آن ازدحام ناخوشایند گرد هم آیند؟ چه کسی به به این نهاد اجازه داده تا با پول بیت المال با ایجاد فضایی کنترل نشده در واقع به اشاعه فساد و ابتذال و دعوت مردم به رقص و پایکوبی بپردازد؟
شهرداری تهران که بارها به شکل رسانه ای از عدم تامین بودجه برای تکمیل پروژه مترو شکایت دارد، با کدام مجوز پول بیت المال را خرج اشاعه منکر و لهو و لعب و ایجاد محیطی امن برای برخی اراذل از خدا بیخبر میکند؟ تا درسایه برنامههای بدون نظارت آن سازمان به آرمانهای انقلاب و خون شهدا دهن کجی عملی شود و فضایی سراسر گناهآ لود و به دور از معنویت ایجاد کنند؟
به گزارش جهان به نقل از پایگاه خبری انصار حزب الله: طی ۲۰ روز گذشته جشنواره ای موسوم به شعبانیه(قنوت انتظار) درپارک بزرگ آزاداگان در جنوب شرقی شهر تهران درحال برگزاری است که تبلیغات وسیع رسانه ای از طریق رادیو و تلویزیون و آگهی های شهری برای حضور مردم در آن صورت پذیرفته است نهادهای متولی این جشن در تبلیغات وسیع خود مدعی هستند همزمان با عید مبارک مبعث، این جشنواره بزرگ باشعار«انتظار، معنویت، نشاط، سلامت و ورزش»به مدت یک ماه دربوستان آزدگان تهران وبا هدف احیای تفریحات ورزشی، پیشگیری از ناهنجاریها، ساختن هنجارهای اجتماعی و رفتارسازی در مقوله ورزش همگانی و ایجاد نشاط و پویایی در جامعه، در محل بوستان آزادگان تهران برپا شده است! "
آقامیر رئیس سازمان ورزش شهرداری پایتخت برگزاری این جشنواره در سال جهاد اقتصادی را لبیکی عملی به پیام ولایت خواند و گفت : "در سالی که مقام معظم رهبری از آن به عنوان جهاد اقتصادی نام بردند با انجام کاری جهادی در فرصتی ۱۵روزه، به این پیام، لبیکی عملی گفتیم و در راستای خدمت رسانی به شهروندان تهرانی گام برداشتیم(!)"
اما گزارشی از سوی هفته نامه یالثارت درمورد این جشن منتشر شده است که بسیار قابل تامل و تاسف است:
اعتراضی در قالب گزارش مردمی
بهانه تهیه گزارشی که میخوانید تماسهای تلفنی برخی از شهروندان تهرانی بود که با اصرار از هفته نامه یالثارات الحسین(ع) میخواستند برای انعکاس آنچه ایشان از آن تحت عنوان ابتذال تمام و کمال یاد میکردند اقدام کند.
یکی از مخاطبینی که با دفتر نشریه تماس گرفته بود خود را سرهنگ نیروی انتظامی و جمعی یگانهایی معرفی میکرد که در محل مورد نظر برای حفاظت مستقر هستند. وی نیزضمن ارائه توضیح شفاهی در مورد موضوع گزارش این صفحه، اصرار داشت برای باور آنچه میگوید به محل مورد نظر عزیمت کنیم.
البته مکانی که این اشخاص از آن یاد میکردند جای عجیب و غریبی نبود. آدرس آن نیز بسیار مشخص و سرراست بود! : "انتهای بزرگراه آزادگان، پارک آزادگان، جشنواره بزرگ شعبانیه. "
بعد از این توضیح کوتاه به احتمال زیاد بخش اعظمی از خوانندگان محترم این گزارش، که از نعمت رادیو و تلویزیون بهره مند هستند، متوجه شده اند که موضوع گزارش یالثارت برنامه ای است که هر شب به طور زنده از نهم تیرماه سال جاری از ساعات ۹ الی ۱۲ نیمه شب از شبکههای سیما پخش میشود و البته تهرانیها میدانند از هر فرصت و امکانی هم برای تبلیغات به منظور فراخوان شهروندان به این برنامه استفاده میشود.
ترافیک سنگین، ازدحام فراوان
به هر حال خبرنگار یالثارات براساس وظیفه شرعی، و رسالت رسانه ای، خود را موظف دانست به صدای اعتراض این شهروندان مقید پاسخ گفته و به نیت خیر آنان احترام گذاشته و بعد از اقامه نماز مغرب و عشای شب جمعه ۲۴ تیر ماه برای بررسی صحت ادعاهای مطرح شده به محل یاد شده عزیمت کند.
مع الاسف ساعت ۹ و سی دقیقه از محل پل فداییان اسلام رد شده و اندکی بعد با ترافیک سنگین پیش رو مواجه شدیم که اولین نشانههای ازدحام و استقبال عمومی از این برنامه بود؛ ترافیکی به درازای چند کیلومتر تا درب ورودی پارک آزادگان!
اولین نشانههای صحت گزارش مردمی
بالاخره پس از مشقت فراوان موفق به ورود به پارک شدیم و از روی علائم و نشانههای نصب شده به سوی محل برگزاری جشن حرکت کردیم.
طول مسیر پر بود از خانوادههایی که ضمن حمل تجهیزات به طرف فضای سبز اطراف، مسیر خود را تغییر میدادند. البته تعداد بسیار زیادی از مردم نیز در گوشه و کنار پارک بدون توجه به جشن شعبانیه مستقر بودند.
باکمی دقت در میان افراد حاضر به غیر ازخانوادهها گروههایی از برخی جوانان نیز به چشم میخوردند. باکمی تامل در طول مسیر حرکت کم کم صحنههایی به چشم میخورد که یاد آور گزارشهای شفاهی شهروندان بود.
به فواصل، افرادی با وضعیتی نامناسب مشغول استنشاق دود قلیان بودند! برخی زنان نیز، همه افرادحاضر در اطراف را برادران و محارم خود فرض کرده و خود را از تحمل رنج همان روسری ده سانتی نیز خلاص کرده بودند!
کمی آن طرف تر یک غرفه مربوط به حفاظت نیروی انتظامی بود که توجه انسان را به خود جلب میکرد؛ با این تصور که احتمالا باید یکی از شعب ناجا مربوط به طرح ارتقاء امنیت اجتماعی باشد به سمت آن حرکت کردیم تا سروگوشی آب داده باشیم. اما دریغ از یک نفر که محض رضای خدا آنجا نشسته باشد. از این وضعیت عکسی تهیه نکردم! دلیلش این بود که نمیخواستم به این زودی جلب توجه کرده و حساسیتبرانگیز شده باشم. راستش را بخواهید شرایط موجود به طور ناخودآگاه حسی از ناامنی را بر انسان تحمیل میکرد.
محیط پارک وسیع و متاسفانه در زوایای تاریک آن به دلیل عدم کنترل، اتفاقات ناگوار اخلاقی در شرف وقوع بودکه نه نور کافی برای تهیه تصویر موجود بود و نه شرایط امنیتی اجازه چنین کاری را به خبرنگار یالثارات میداد.
موسیقی مطرب و هلهله مستانه
همینطور که حرکت به جلو ادامه داشت بر تراکم جمعیت و صحنههای تاسفبار نیز افزوده میشد. صدای مبهم موسیقی که از چند صد متر دورتر شنیده میشد اینک تبدیل به صدایی مهیب شده بود که همهمه انبوهی از جیغ و سوت و هلهله نیز آن را همراهی میکرد. از روی حجم صدا میشد حدس زد تعداد جمعیت به همان انبوهی است که سیمای جمهوری اسلامی ایران به تصویر میکشد.
در مسیر محل برنامه اصلی یک چادر سرپوشیده وجود داشت که صداهایی مشابه همان صداهای قبلی از آن شنیده میشد.
به زحمت در میان انبوه جمعیت که به شکل مختلط در حال ورود و خروج از یک درب بودند خود را به داخل چادر رساندیم. شخصی با لباس قرمز مشغول آوازهخوانی و جمعیت هم مشغول تشویق و بعضا حرکات موزون بودند(!) البته این وضعیت در حضور تعدادی از برادران حفاظت ناجا انجام میشد که به زحمت مشغول مدیریت جمعیت بودند و به طور قطع وقت و امکان آن را نداشتند که به محتوای برنامه و عکس العمل حضار بپردازند.
چه اینکه شاید اصلا به آنها مربوط هم نبود. وضعیت موجود آنقدر نامناسب بود که حتی جایی برای خروج دوربین از داخل کیف هم وجود نداشت و به ناچار از آن محل خارج شدیم.
کارناوال پینوکیو!
کمی نزدیک به محل برگزاری جشن اصلی کارناوالی مشاهده میشد که بیننده را به یاد کارناوال کارتون پینوکیو میانداخت. بلند گوهایی بزرگ روی آن نصب شده بود و اشخاصی با پوشیدن لباس عروسک با موزیک تند پخش شده از آن بلند گوها مشغول رقص بودند. البته مجری این کارناوال از همان بلند گو فریاد میزد :" ما امشب میخواهیم این پارک را بترکانیم! هرکس مایل است دنبال ما راه بیفتد!"
اگر یادتان باشد در کارناوال کارتون پینوکیو هم صاحب آن با همین قبیل کارها بچههارا گول میزد و بعد از تبدیل کردن آنها به " درازگوش" از آنها سوء استفاده میکرد.
به هرتقدیر با اتکا به این ضرب المثل که مشت نمونه خروار است دستگیرم شد که در محل اصلی برگزاری جشن باید چه خبر باشد!
کارت خبرنگاری نه؛ فقط نامه شهرداری!
دقایقی بعد پشت دربهای اصلی محل برگزاری جشن بودیم. جایی که برادران نیروی انتظامی دستهای خود را برای جلوگیری از ورود جمعیت بیشتر حلقه کرده بودند. کارت خبرنگاری را آماده و به یکی از مامورین نشان دادم. او هم گفت که این کارت به درد نمیخورد و فقط با نامه شهرداری اجازه ورود داده میشود.
خواهش و تمنا هیچ فایده ای نداشت. ناچار به سمت یکی دیگر از دربها حرکت کردم و به یکی دیگر از مامورین که از شدت فشار جمعیت صورتش سرخ شده بود مراجعه نمودم! او هم مثل همکار دیگرش همین جواب را داد. بالاخره به او گفتم اصلا بیخیال خبرنگاری و نامه! تو که میدانی من خبرنگارم و برای کار آمدهام؛ یک استثنایی قائل شو و بگذار وارد شوم. او هم اجازه داد تا خود را به محوطه اصلی جشن برسانم.
ازدحامی از اختلاط مرد و زن!
انبوهی از جمعیت! شاید ۶۰ الی ۷۰ هزار نفر میشدند. به قول خودمان جمعیت در بعضی جاها روی سرو کول هم سوار بودند! زن و مرد، دختر و پسر، پیر و جوان کیپ تا کیپ روی صندلیها نشسته بودند؛ نه جای نشستن داشتم و نه ایستادن. مجبور بودم در بین ازدحام و در بین باریکه راهی که بین ردیفهای صندلیها بود حرکت کنم. این درحالی بود که تقریبا همین تعداد از مردم بیرون از محل اصلی برگزاری جشن مستقر بودند.
رقص دسته جمعی با دعوت غیر مستقیم مجری! و چاشنی نزاع
وضعیت موجود در حالی تمرکز برای رصد آنچه رخ میداد را برهم میزد که هرز گاهی مجری برنامه (شهریاری ) نیز با دعوت از جمعیت برای همراهی با اجرای یک خواننده به این آشفتگی میافزود. احتمال مشاهده هر صحنه ای وجود داشت! برخی از زنان و دختران از شدت فوران احساسات به رقص درآمده بودند. مردان و پسرهایی هم اطراف آنان بودند که یا همراهیشان میکردند یا تشویق! البته عده ای هم با ولع تمام مشغول مشاهده این صحنهها بودند.
آشفتگی در قلب جشن شعبانیه و مشاهده این صحنهها به کنار! تحمل وضعیت وقتی سخت تر میشد که عده ای از افراد به دلایل نامعلوم و شاید...جلوی چشم حضار و خانوادهها مکررا به جان هم میافتادند و نزاع میکردند.
ناراحتی و عذاب وجدان متدینین
از همه بدتر اختلاط اقشار مختلف دراین آشفته بازار بود. اراذل و دختران و زنان بسیار بدحجاب از یک طرف و خانوادههایی باسرو وضع معقول و موجه از طرف دیگر، زانو به زانوی هم نشسته ومشغول تماشای این صحنهها بودند. بیچاره خانواده متدینی که با تبلیغات صدا و سیما برای شرکت در جشن شعبانیه به این محل آمده بودند و با این اوضاع آشفته روبهرو بودند!
عده ای که خود بعضا ایجاد کننده این رخدادها بودند از آن لذت میبردند و برخی دیگر از شرایط موجود در رنج وعذاب. بالاخره شرایط سخت موجود و فشار جمعیت کاری کرد که با تهیه چند عکس از صحنههایی که ضمن انتقال حال و هوای موجود در این جشن کمتر احساسات عمومی را جریحه دار کند با زحمت محل جشن را ترک کنیم.
مجری : "مردم واقعا باید قدر چنین برنامههایی را بدانند"
در مسیر بازگشت که اندکی فشار عصبی کمتر شده بود و تمرکز خود را بهدست آورده بودم، صدای مجری برنامه ( شهریاری ) را میشنیدم که دیگر مجری برنامه (احمد زاده) را برای خنده حضار به یک باطری تشبیه میکرد!
در همین بین جملات چند شب پیش همین آقا که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده بود در ذهنم تداعی شد که به طور مکرر از شهردار تهران برای ایجاد چنین فضایی تشکر میکرد و برسر مردم منت میگذاشت که میتوانند مجانی از این فضا استفاده کنند و صدای خوانندههایی که را باید دهها هزار تومان خرج کنند تا به کنسرتشان بروند اینجا بشنوند!
البته مصاحبه رادیو تهران با روحانی معروف برخی هیآت مذهبی (حجت الاسلام آقای شهاب مرادی) نیز برایم تداعی میشد که به هر دست آویزی چنگ میانداخت تا به تبیین و توجیه برگزاری این قبیل جشنها بپردازد و البته توصیههای مشفقانه اش که برلزوم گسترش چنین فضاهایی تاکید میکرد!
یک بنر، چند نام و چند سوال از متولیان جشنواره شعبانیه
به هرحال با سری افکنده و دمق ازآن مشاهدات نزدیک نیمه شب خود را به درب ورودی پارک رسانیدیم. جایی که مشاهده بنر تبلیغاتی این جشن تاسف شب ۲۴ تیر ماه را برایمان تکمیل کرد. ذیل بنر نام سازمانهای حامی و بانی این جشن مفتضح ذکر شده بود:" سازمان بسیج ورزشکاران، شبکه سوم سیما، شبکه تهران، نیروی انتظامی تهران بزرگ، شهرداری منطقه ۱۵، سپاه محمد رسول الله(ص)، سازمان تربیت بدنی، بانک شهر، سازمان رسیدگی به امور مساجد(!) "
آنچه از نهم تیر ماه تا کنون در پارک آزادگان و به اسم جشنهای شعبانیه رخ داده است و ما تنها یک شب از آن را گزارش کردیم، تا نهم مرداد ماه ادامه دارد که از چند زاویه مورد نقد و اعتراض شدید است.
۱- سیمای جمهوری اسلامی ایران طبق کدام دستورالعمل و براساس کدام شرح وظیفه برنامه ای بیمحتوا و جلف مانند آنچه در این مدت برگزار شده را تحت عنوان جشن مذهبی شعبانیه به خورد ملت مسلمان شیعه ایران میدهد؟ آیا پخش موزیکهای تند و غیر شرعی پاسخ به اعتراض مردم متدین پس از نماز جمعه ۱۷ تیر ماه در سراسر کشور است که از همه نهادها خواستند تا قانون گسترش عفاف و حجاب را با جدیت و تمام وکمال اجرا کنند؟
عملکرد سیمای جمهوری اسلامی ایران در این چند شب منطبق با کدام یک از بندهای ۳۱ گانه مربوط به شرح وظیفه این سازمان است که در قانون گسترش عفاف و حجاب برای آن مشخص شده است؟ آیا سیمای جمهوری اسلامی ایران براساس وظایف دوران انتظار میخواهد با گزارش اینگونه برنامهها مردم را برای ظهور حجت خدا(عج) آماده کند؟ یا آنکه به ترویج فرهنگ انتظار بپردازد؟ آیا ذکر چند صلوات و سردادن چند شعر درمدح حضرت بقیه الله(عج) در کنار برنامههایی سراسر هجو و اشاعه دهنده منکر و فساد رافع مسئولیت این دانشگاه بزرگ است؟ کدام یک از مدعوین این برنامه از هنر پیشه و خواننده و نوازنده و ورزشکار کلامی در جهت گسترش فرهنگ مهدویت خرج کردند؟
٢-شهرداری تهران با کدام مجوز و براساس کدام شرح وظیفه، محیطی اینچنینی را فراهم کرده است تا بدون هر گونه ضابطه و به شکلی مختلط زن و مرد، دختر و پسر، محرم و نامحرم در یک محل و با آن ازدحام ناخوشایند گرد هم آیند؟ چه کسی به به این نهاد اجازه داده تا با پول بیت المال با ایجاد فضایی کنترل نشده در واقع به اشاعه فساد و ابتذال و دعوت مردم به رقص و پایکوبی بپردازد؟
شهرداری تهران که بارها به شکل رسانه ای از عدم تامین بودجه برای تکمیل پروژه مترو شکایت دارد، با کدام مجوز پول بیت المال را خرج اشاعه منکر و لهو و لعب و ایجاد محیطی امن برای برخی اراذل از خدا بیخبر میکند؟ تا درسایه برنامههای بدون نظارت آن سازمان به آرمانهای انقلاب و خون شهدا دهن کجی عملی شود و فضایی سراسر گناهآ لود و به دور از معنویت ایجاد کنند؟
٣-آیا نیروی انتظامی به غیر از وظیفه مسدود کردن پارکینگها و ممانعت از ورود حجم بیش از ظرفیت جمعیت به داخل محل برگزاری جشن وظیفه دیگری نداشته و ندارد؟ کدام یک از تجمعهای بعضا مشکوک اطراف محل برگزاری جشن کنترل شده و میشود؟ گشتهای طرح امنیت اخلاقی که سردار احمدی مقدم مدعی است این روزها کارشان براثر همراهی مردم تنها به تذکر ختم میشود، کدام یک از محلهای برگزاری جشن به اصطلاح شعبانیه و اطراف و حاشیههای امن ایجاد شده در کنارآن را کنترل کرده و میکنند؟
از کنار این «مسئولین» که عاملین اصلی اجرای چنین افتضاحی به اسم جشن شعبانیه و امام زمان هستند بگذریم لازم است، نهادهایی چون بسیج، سپاه محمد رسول الله، و سازمان رسیدگی به امور مساجد نیز نقش خود در فرایند فراهم کردن محیطی چنین بیضابطه برای انجام فسق و گناه و اشاعه بیبند و باری مشخص و تبیین کنند. وبه مردم توضیح دهند که آیا نام آنان صرفا برای نمایش در بنرهای تبلیغاتی این جشن درج شده است و یا این که این نهادها واقعا در فرایند این برنامه نقش آفرینی میکنند؟! با عرض پوزش از محضر بقیه الله العظم(عج) در انتظار عذر خواهی و توضیح مسئولین، و جمع آوری وضع موجود هستیم.